بسته
هیچ محصولی در سبد خرید شما وجود ندارد.
جستجو

کتاب ملکا ذکر تو گویم

انتشارات: انتشارات خیمه
102,000 تومان
120,000 تومان
نوشته سمیه سادات لوح موسوی
تصویرگر: محمدرضا دوست محمدی
با 15 درصد تخفیف
+ -

«ملکا» برداشتی آزاد از ۱۸ دعا و زیارت مشهور کتاب شریف «مفاتیج‌الجنان» است که با زبانی ساده و بی‌آلایش روایت شده‌اند

بخشی از کتاب ملکا

«قلمم را روان می‌لغزانم و تعابیرم را ساده و بی‌آلایش و آرام روی کاغذ ثبت می‌کنم. قلمِ ناچیز و کم‌ارزشم برای نوشتنِ برداشتِ آزاد از دعاها بسیار فرومایه است، اما عشق به وجودی گران‌بها و امید به دستان کریمانهٔ صاحب دعا جرأتِ نوشتن و جسارتِ برداشت‌های آزاد از چشمه‌ساری همیشه‌جوشان را در دلم زنده کرده است.

امیدوارم چشم تو نیز هنگام خواندنِ این دعاها مثل دیدهٔ من وقتِ نوشتن، پُر از اشک شَود و دلت همچون قلب من مملو از محبت به دوستی گردد که همیشه منتظر صدای توست، چون خودش فرمود صدایم کنید تا جوابتان دهم و رسولِ بزرگوارش وعده داد که محبوب‌ترین اَعمال در پیشگاهِ خداوند بر روی زمین، دعاست که دعا، قضا و بلا را برمی‌گرداند و شفای هر دردِ بی‌درمان است.

...

وقتی از خودت عصبانی هستی، وقتی از دنیا و مشکلاتش کلافه‌ای، وقتی کوچه‌های امیدت بن‌بست و پُل‌های آرزویت شکسته شده‌اند، وقتی دلت ابری و چشمت بارانی و گلویت آبستنِ بُغضی قدیمی است، آبی به صورتت بزن و وضویی بگیر و دست به دعا بردار...

...

سلام خدا!

صدای مرا می‌شنوی که از پسِ همهٔ بی‌پناهی‌ها چشم امید به درگاهت دوخته‌ام؟

ندای درونم را می‌پذیری که به بارگاهت آمده‌ام؟

نجوای آرامم را قبول می‌کنی که در گوشَت زمزمه می‌کنم؟

من به تو پناه آورده‌ام! مقابل تو ایستاده‌ام درحالی‌که از همه‌کس و همه‌جا مأیوس شده‌ام و سراغ هرکسی که رفته‌ام دست ناامیدی به سینه‌ام زده است.»

نقد و بررسی خود را بنویسید Close Review Form
  • بد
  • عالی
Description

«ملکا» برداشتی آزاد از ۱۸ دعا و زیارت مشهور کتاب شریف «مفاتیج‌الجنان» است که با زبانی ساده و بی‌آلایش روایت شده‌اند

بخشی از کتاب ملکا

«قلمم را روان می‌لغزانم و تعابیرم را ساده و بی‌آلایش و آرام روی کاغذ ثبت می‌کنم. قلمِ ناچیز و کم‌ارزشم برای نوشتنِ برداشتِ آزاد از دعاها بسیار فرومایه است، اما عشق به وجودی گران‌بها و امید به دستان کریمانهٔ صاحب دعا جرأتِ نوشتن و جسارتِ برداشت‌های آزاد از چشمه‌ساری همیشه‌جوشان را در دلم زنده کرده است.

امیدوارم چشم تو نیز هنگام خواندنِ این دعاها مثل دیدهٔ من وقتِ نوشتن، پُر از اشک شَود و دلت همچون قلب من مملو از محبت به دوستی گردد که همیشه منتظر صدای توست، چون خودش فرمود صدایم کنید تا جوابتان دهم و رسولِ بزرگوارش وعده داد که محبوب‌ترین اَعمال در پیشگاهِ خداوند بر روی زمین، دعاست که دعا، قضا و بلا را برمی‌گرداند و شفای هر دردِ بی‌درمان است.

...

وقتی از خودت عصبانی هستی، وقتی از دنیا و مشکلاتش کلافه‌ای، وقتی کوچه‌های امیدت بن‌بست و پُل‌های آرزویت شکسته شده‌اند، وقتی دلت ابری و چشمت بارانی و گلویت آبستنِ بُغضی قدیمی است، آبی به صورتت بزن و وضویی بگیر و دست به دعا بردار...

...

سلام خدا!

صدای مرا می‌شنوی که از پسِ همهٔ بی‌پناهی‌ها چشم امید به درگاهت دوخته‌ام؟

ندای درونم را می‌پذیری که به بارگاهت آمده‌ام؟

نجوای آرامم را قبول می‌کنی که در گوشَت زمزمه می‌کنم؟

من به تو پناه آورده‌ام! مقابل تو ایستاده‌ام درحالی‌که از همه‌کس و همه‌جا مأیوس شده‌ام و سراغ هرکسی که رفته‌ام دست ناامیدی به سینه‌ام زده است.»